تاکتیکهای بازاریابی گمراه کننده یا مخاطب منفعل
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۶۸۲۴۷
چرا مردم به راحتی فریب تاکتیکهای فریبنده مورد استفاده در تبلیغات را میخورند، به خصوص وقتی صحبت از تأثیر تأیید افراد مشهور و قدرت دستکاری رسانهها میشود؟
به گزارش ایسنا، اخیر کوروش کمپانی با سوءاستفاده از سلبریتیها کلاهبرداری کرده اما موضوع قابل توجه، تأثیرگذاری سلبریتیهایی است که مردم به آنها اعتماد کرده و حال این شهروندان هستند که با وعده خرید یک کالای گرانقیمت مالشان را باختهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی صحبت از تبلیغات به میان می آید، مردم اغلب در معرض فریب هستند، به ویژه به دلیل تأثیر متقاعدکننده تأیید افراد مشهور و تاکتیک های دستکاری که توسط رسانهها به کار می رود. جذابیت یک چهره مشهور میتواند به طرز باورنکردنی تأثیرگذار باشد و باعث شود افراد به یک محصول اعتماد کنند و به آن اعتقاد داشته باشند، صرفاً به این دلیل که یک سلبریتی آن را تأیید می کند. این ارتباط بین شهرت و اعتبار ابزار قدرتمندی است که توسط تبلیغکنندگان برای تغییر رفتار مصرفکننده استفاده میشود.
علاوه بر این، رسانهها نقش مهمی در شکل دادن به ادراک عمومی از طریق روایتهای دقیق و پیام های استراتژیک ایفا می کنند. با کنترل اطلاعاتی که به تودهها می رسد، آن ها میتوانند نظرات و ترجیحات را دستکاری کنند و در نهایت بر تصمیمات خرید تأثیر بگذارند. برای مصرف کنندگان مهم است که از این استراتژی های فریبنده آگاه باشند و با نگاه انتقادی به تبلیغات نگاه کنند.
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا مردم به راحتی توسط تاکتیک های فریبنده ای که در تبلیغات استفاده می شود فریب می خورند؟ این واقعاً شگفتانگیز است که چگونه تأثیر تأیید افراد مشهور و قدرت دستکاری رسانهها میتواند نظرات و تصمیمهای ما را بدون زحمت تحت تأثیر قرار دهد. سلبریتی ها مانند خدایان و الهه های امروزی هستند که هر حرکت آنها توسط میلیون ها نفر دنبال و تحسین می شود. بنابراین وقتی محصولی را تایید می کنند، به طور خودکار در چشم مصرف کنندگان اعتبار و اعتماد پیدا می کند. ما افراد مشهور مورد علاقه خود را می بینیم که از یک برند یا محصول خاص استفاده می کنند و بلافاصله آن را با موفقیت، زیبایی و مطلوبیت مرتبط می کنیم. این ارتباط ابزار قدرتمندی است که توسط تبلیغ کنندگان برای دستکاری احساسات ما و ایجاد حس اشتیاق در درون ما استفاده می شود.
علاوه بر نفوذ سلبریتی ها، قدرت دستکاری رسانهها نقش بسزایی در فریب تودهها دارد. با ظهور رسانههای اجتماعی و پلتفرم های دیجیتال، تبلیغ کنندگان راه های جدیدی برای نفوذ به زندگی ما پیدا کردهاند و ما را با پیام های خود بمباران میکنند. آنها تبلیغات جذابی ایجاد میکنند که برای جلب توجه ما طراحی شدهاند و به ما این باور را میدهند که به محصولشان برای شادی، موفقیت یا تحقق نیاز داریم. قرار گرفتن مداوم در معرض این تبلیغات منجر به چیزی می شود که روانشناسان آن را "اثر حقیقت توهم آمیز" می نامند، جایی که قرار گرفتن مکرر در معرض اطلاعات نادرست ما را بیشتر به آن باور می کند.
علاوه بر این، آژانسهای تبلیغاتی تاکتیکهای فریبنده مختلفی را به کار میگیرند تا محصولات خود را جذابتر از آنچه هستند نشان دهند. آنها از زوایای دوربین هوشمندانه، تکنیک های نورپردازی و ویرایش پس از تولید استفاده می کنند تا محصولات خود را بی عیب و نقص و دست نیافتنی جلوه دهند. آنها بازیگران و مدلهایی را استخدام میکنند که نسخه ایدهآل زیبایی و موفقیت را تجسم میدهند، استانداردهای غیرواقعی را بیشتر تداوم میبخشند و تمایل ما را برای دستیابی به آنها تقویت میکنند.
برای ما مهم است که از این تاکتیک های فریبنده مورد استفاده در تبلیغات و دستکاری رسانهها آگاه باشیم. با آموزش خود در مورد استراتژیهای به کار گرفته شده توسط تبلیغکنندگان، میتوانیم مصرفکنندگان باهوشتری باشیم و انتخابهای آگاهانهتری داشته باشیم. بیایید به راحتی تحت تأثیر تأیید افراد مشهور یا جذابیت کمپین های تبلیغاتی عالی قرار نگیریم. در عوض، بیایید پیام هایی را که از تبلیغات دریافت میکنیم، مورد سوال، تحقیق و تحلیل انتقادی قرار دهیم. با انجام این کار، میتوانیم قدرت خود را بهعنوان مصرفکننده پس بگیریم و در مقابل قربانی شدن تاکتیکهای فریبنده مقاومت کنیم.
در دنیای اشباع شده از رسانههای امروزی، حفظ دیدگاهی فعال و هوشمندانه در مورد تبلیغات برای ما مهم است. فریب می تواند در پشت زرق و برق و تاییدیه های افراد مشهور پنهان شود و هوشیاری را برای مصرف کنندگان ضروری می کند. در تبلیغات، اغلب افراد مشهور را مظهر موفقیت و خوشبختی معرفی می کنند، اما باید به خاطر داشته باشیم که مشارکت آن ها همیشه تضمینی برای کیفیت یا اثربخشی نیست. رسانه ها نقش مهمی در تقویت این تاکتیک های تبلیغاتی ایفا میکنند و بستری قدرتمند برای برندها ایجاد می کنند تا بر رفتار مصرف کننده تأثیر بگذارند. تبلیغات با دسترسی گسترده و پیام های متقاعد کننده خود که اگر مراقب آن ها نباشیم، به راحتی می توانند نظرات ما را تحت تاثیر قرار دهند. بنابراین، برای ما ضروری است که به فراتر از سطح نگاه کنیم و ادعاهای مطرح شده در این تبلیغات را به طور انتقادی تحلیل کنیم. با این کار می توانیم تصمیمات آگاهانه بگیریم و قربانی استراتژی های بازاریابی فریبنده نشویم.
در دنیای امروزی اشباع شده از رسانه ها، تشخیص حقیقت در میان دریای فریبکاری که اغلب همراه با تبلیغات است، بسیار مهم است. از آنجایی که افراد مشهور محصولات را چپ و راست تأیید می کنند، جدا کردن توصیه های واقعی از تأییدیه های پولی چالش برانگیزتر می شود. قدرت رسانهها در شکل دادن به رفتار مصرف کننده را نمیتوان دست کم گرفت و تبلیغ کنندگان این را به خوبی میدانند. آنها به طور استراتژیک پیامهایی را می سازند که خواسته های ما را به خود جلب می کند و از آسیب پذیری های ما سوء استفاده میکند. با این حال، به عنوان مصرف کننده، ما باید مراقب باشیم و صحت این تبلیغات را زیر سوال ببریم.
با زیر سوال بردن انگیزههای پشتیبان افراد مشهور و بررسی دقیق پیامهای منتقل شده توسط رسانه ها، افراد میتوانند انتخاب های آگاهانهتری داشته باشند و از گرفتار شدن در دام شیوه های تبلیغاتی فریبنده جلوگیری کنند. آموزش و آگاهی برای عبور از دریای اطلاعات نادرست و حصول اطمینان از اینکه تصمیمات مصرف کننده بر اساس ارزش واقعی به جای تاکتیک های فریبنده تنظیم شده توسط تبلیغ کنندگان، کلیدی است.
ما نباید کورکورانه هر چیزی را که میبینیم یا میشنویم باور کنیم، مخصوصاً وقتی صحبت از تأیید افراد مشهور میشود. قبل از تصمیم گیری برای خرید، انجام تحقیقات خود و تکیه بر منابع قابل اعتماد ضروری است. با انجام این کار، می توانیم در پیچ و خم تبلیغات حرکت کنیم و از قربانی شدن تاکتیک های بازاریابی گمراه کننده محافظت کنیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: بازاریابی کوروش کمپانی اقتصادي ماليات تأیید افراد مشهور دستکاری رسانه ها مصرف کنندگان سلبریتی ها مصرف کننده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۶۸۲۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
درحالی که موضوع فرزندآوری و جلوگیری از سرعت گرفتن روند پیری جمعیت یکی از مهمترین سیاستهای دولتمردان است یکی از مهمترین سئوالها در میان زوجین و البته بخشهای آکادمیک سن مناسب فرزندآوری است. - اخبار فرهنگی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم؛ فائزه مرادی- روانشناس بالینی
فکر میکنیم به بخشی از تاریخ رسیدهایم که در کمال آزادی و آزادگی تصمیم میگیریم و نسبت به گذشتگان استقلال تفکر بیشتری داریم، اما واقعیت و نظر محققان با این تصویر فاصله زیادی دارد. از نظر محققین حوزه علوم انسانی، از جمله روانشناسی، رسانه در تمام جنبهها و ابعاد زندگی ما وارد شده و ذائقه و سبک زندگی ما را تغییر داده است و این تاثیر در اکثر موارد ناخودآگاه، منفی و در راستای از بین بردن ارزشهای پذیرفتهشده انسانی و اخلاقی و عادی کردن ضدارزشها از طرف کسانی بوده که تخصصی نداشته و صرفا قواعد بازی در دنیای رسانه را به خوبی بلد بودهاند.
مخاطبین شاید اصلا متوجه نباشند که چه زمانی و چطور، قدمبهقدم و به نرمی، جای ارزشها و ضدارزشها برای آنها عوض شده و قدرت تفکر و تحلیلشان با بمباران اطلاعاتی کاهش پیدا کرده است؛ یعنی در حالیکه مخاطبان معتقد هستند عقایدشان خالص و محصول تجربه خودشان هست، در واقع گاهی فقط نسخهای ضعیف و تقلید شده از صفحات مجازیای که دنبال میکنند، فیلم و سریالهایی که میبینند و اخباری که میخوانند هستند. اگر این رسانهها اهداف شومی را دنبال کنند، مخاطبی که اظهارنظرهای رسانه را به اشتباه، نظرات خودش میداند، مرز بین درست و غلط را گم میکند. در زمانهای که هرکس با یک صفحه و تولید محتوا، رسانه شده است، نظر متخصصین گم و ناپیداست.
از نظر بیشتر روانشناسان، هر انسانی نسخهای منحصربهفرد است و تصمیمگیری درمورد ازدواج و فرزندآوری کاملا به شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی زوجین بستگی دارد اما مسیر رشد و خودشکوفایی انسانها تا حد زیادی از داشتن یک رابطه متعهدانه، دلسوزانه، واقعی و ماندگار و داشتن فرزند در زمان مناسب میگذرد، پس نمیتوان این تصمیمات را تا زمان نامعینی به تاخیر انداخت. درگیر کمالگرایی شدن، لزوما به معنی نتیجهگیری بهتر نیست.
آنها همچنین اضافه میکنند که:
داشتن فرزند نقطه توقف زندگی نیست، بلکه نقطه عطف است. وجود فرزند در زندگی انسانها هدف و انگیزه ایجاد میکند؛ افراد برای اینکه والد بهتری باشند، تلاش میکنند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و آنها را تقویت یا برطرف کنند. بر اساس تجربیات افراد و مطالعات و تحقیقات علمی میتوان گفت والد بودن یکی از ارزشمندترین، رشددهندهترین و مثبتترین اتفاقات زندگی افراد است و افرادی که در سنین پایینتر خانواده خود را گسترش دادهاند، موفقتر و دارای سلامت روان بالاتری هستند.
طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» میسازداما رسانه برخلاف یافتههای علمی و آنچه انسانها برایش برنامهریزی شدهاند، تلاش میکند تنهایی را زیبا نشان دهد، روابط با افراد مختلف و بدون تعهد و حد و مرز را عادی کند و طوری القا کند که مخاطب باور کند برای همیشه وقت دارد و وقتی آماده شد (بخوانید دلزده و خسته) میتواند سراغ ازدواج و داشتن فرزند برود و هر کسی هم که تصمیم بگیرد در زمانی زودتر از آنچه رسانه تجویز کرده است اقدام کند، برچسب امل، متحجر و ناآگاه میگیرد.
رسانه ارزشهایی را که قرنها در جوامع انسانی وجود داشته کمرنگ میکند و میخواهد از ما نسخهای از انسانهایی بسازد که در جوامع غربی امتحان شدهاند و حالا بعد از رسیدن به پوچی و ناامیدی، باز هم سراغ تشکیل خانواده و زندگی در خانوادههای پرجمعیت رفتهاند. با دیدن این چرخه چرا ما هم باید در این دام بیفتیم؟ این روزها باید شجاعت افرادی را که به جای خرج کردن شور و انرژی جوانی در روابط بیمعنی و گذرا تصمیم گرفتهاند ازدواج کنند و مسئولیت داشتن فرزند را بپذیرند، تحسین کنیم چون علاوه بر تمام موانعی که دارند، باید با تصویر کلیشهای رسانه از خوشبختی، شادی، استقلال و عشق هم مبارزه کنند و افراد را به آزاداندیشی، به دور از سلطه رسانه، دعوت کنند.
پایان پیام/